.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
با بی لیاقتی یک داور ؛ آبی در پایان دقیقه 90 کبود شد!
محمود زارع
با بی لیاقتی یک داور ؛ آبی در پایان دقیقه 90 کبود شد!

بنام داور دادار

با بی لیاقتی یک داور ؛ آبی در پایان دقیقه 90 کبود شد!

بی عدالتی بواسطه بی عرضه گی

و تکمیل ناجوانمردی از سوی حریف

            من تا بحال درباره ورزش ( متاسفانه یا خوشبختانه ( چون زیاد تخصص ندارم ) ننوشته ام ) اما ساعاتی قبل بنا به توصیه چند دوست یک مسابقه فوتبال را بین تیم های سپاهان اصفهان و استقلال ایران را تماشا کردم. طبق معمول باعث بی حوصله گی دوستانم شدم چون هر موقع هر حریفی که خوب بازی میکرد مورد تمجید من واقع میشد. و این بمزاق دوستان طرفدار پروپاقرص تیم استقلال خوش نمی آمد و از طرف دیگر دو نفر هم به طرفداری از تیم سپاهان می پرداختند ؛ پرسپولیسی بودند و تنها بخاطر عداوت بچه گانه ای که به تیم آبی داشتند به تشویق سپاهان می پرداختند. این هم دیگر از عجایب تاثیر ورزش (؟) ماست.

            من در طول دوران زندگی ام تا سن 45 سالگی فوتبال بازی میکردم و در مسابقات زیادی هم در محل و منطقه پرداختم و بر سبیل تصادف در گوش چپ خط حمله بیشتر به بازی مشغول بوده و از سرعت و تکنیک خوبی هم برخوردار بودم. تقریبا امکان نداشت بازی ای را حضور داشته باشم که یا گلی نزنم و یا موثر در بثمر رسیدن گلی نباشم. ( این از تعریف و تمجید نفس خویش !!! البته بیشتر قصدم این بود که بمخاطبین محترمم ارائه نمایم که بیگانه با ورزش و آنهم فوتبال نیستم و اگر نظری در اینجا و داوری ایی را که میخواهم داشته باشم ؛ بعضیها بر خطا و ناصواب نگیرند. )

            میخواهم به چند نکته بپردازم که برای اینکه از موضوع پرت نشوم بهتر است اول تیتر آنها را بنویسم:

فتوت و جوانمردی در ورزش و بیان چند مصداق از گذشته و حال
نقش بی صلاحیتی (بی عرضه گی) در تخریب اعصاب و روان اجتماع  و بویژه تاثیر آن در ورزش و مسائل حول و حوش ورزش ( در داوری و.... )
هدف از ورزش بویژه در جامعه ای مثل جامعه فعلی ما
و.... 

راستش خیلی دلم سوخت ، بیشتر بخاطر یک ناشی گری و یا بقول بعضی از طرفداران استقلال که میگویند این آقا داور تعمد داشته. ولی یکی از این دوستان تحلیل دقیقتری داده است که بنظرم بهتر از بقیه (که از روی عصبانیت بود) ، بود. او میگفت طی چند هفته اخیر افراد و محافل ورزشی مخالف استقلال ایران ؛ بیشتر داوران را به تهمت طرفداری از استقلال متهم کرده بودند که با لطف داوران هست که استقلال به صدر آمد و نشست. و این موضوع فرصت خوبی بود که به لحاظ روانشناسی برای یک داور جوان که چند هدف را دنبال کند:

1.    اولا خودش را مطرح کند. خوب این هم کم دردی نیست و از زوایه روانشناسی شخصیت بسیار قابل تامل هست. درست مثل کسی که عقده خود مطرح کردن در جمع را داشته باشد و مثلا در عین حالی که از آب جوش بدش می آید در یک اجتماع همه که تقاضای چای میکنند ؛ او با صدای بلند خواهان آب جوش باشد ؛ همین عطف توجه چند نفر به او ؛ غریزه خودنمایی او را ارضاء خواهد کرد. این هم حرفی است!

2.    تیم بزرگی مانند استقلال که من این تیم و تیم پرسپولیس را تیم استقلال ایران و پرسپولیس ایران میدانم و نه تهران ! فرصت کمی نبود که حتی با مسئله دارکردن آن ؛ اسمی و رسمی برای خود دست و پا کرد. آخر تا کی اینها باید همینطور نصفه و نیمه بمانند . خوب یک راه مطرح شدن شلوغ بازی و حتی مخالف خوانی است. از طرف دیگر علیرغم محبوبیت بالای ملی؛ تیم استقلال بهمان نسبت هم مخالف از ناحیه طرفداران حریف دارند و تا اینجا گرچه یکی با ناداوری تعداد زیادی در حد میلیونی را از خویش برنجاند ولی میتواند همزمان بهمان نسبت تعداد زیادی را بزعم خویش خوشحال کند. این تعداد هم طرفداران زیادی از پرسپولیسی ها ؛ تیمهای تعقیب کننده استقلال مانند سایپا و استقلال اهواز و ....

3.  برای یک داور جوان و البته خام این همچنین میتواند یک فرصت برای اظهار ریاکارانه شجاعت در داوری و تصمیم گیری هم باشد.

4.    در خوشبینانه ترین حالتش آنکه این داور؟! میخواست حداقل خود را بزعم خویش از جرگه طرفداران استقلال بعنوان یک داور مستقل جدا نماید و بهمگان بفماند که اگر دیگر داوران ناداوری کردند واز استقلال حمایت تا او را در صدر نشاندند ؛ من این نیستم و درست برعکس از صدر به زیر میکشم.

5.       و .....
آقا تحمل بی عدالتی حتی ذره ای هم بسیار سخت است. حتی اگر موضوع اینهمه حساسیت هم نداشت. یعنی یکسال با بی عرضه گی مدیریت واقعا سیاسی ( که البته آنچنان سیاسی هم نبود که ضعف در بدیهی ترین اقدام مدیریتی را نمیتوان از یک سیاس انتظار داشت )  این تیم از مسابقات آسیایی محروم شود و یکسال هم با بی عرضه گی یک داور این تیم یا هر تیمی با یکسال زحمت و تلاش محروم از حقش؟!! آیا این سخت نیست؟! چرا کمیته ای یا جریانی بعد از بازیها کار داوران را که اینهمه حساس هم میباشد بررسی نمیکنند تا که اینهمه شاهد تبعیض نباشیم؟! سزای چنین جرمی چیست؟! چه کسی باید خسارت روحی و مادی را مدیون باشد؟!!  

چرا اینهمه حرف و حدیث پیرامون این موضوع درست شده و ما هم بر طبل این موضوع میزنیم! آخر دلیلش خیلی ساده است. یک داور درجه پنج حتی کشورهای عربی هم این صحنه را در بازی با حداقل یک کارت زرد برای فریب داور از سوی بازیکن سپاهان جریمه میکرد. نه تنها در وقت اضافه پنالتی نمیگرفت بلکه موضوع کاملا برعکس هم میشد.

            تازه با توجه بمسائل مدیریتی و هنر داوری که باید در ریان داوری منظور داشت این پنالتی برای یک تیم ملی و محبوب میلیونها نفر که پارسال قهرمان لیک برتر بود. امسال هم با انواع و اقسام حق کشی ها روبرو شد و حقش را باز بدلیل بی عرضگی یک نااهل در مدیریت ورزش ضایع کردند و هیئت مدیره ندارد و با شایستگی در صدر لیک امسال هم هست ؛ یک صحنه کاملا و کاملا معلوم که بازیکن ناجوانمردی که با اداء و اطوار حرفه ای گری خود را بزمین می اندازد ؛   داوری را ( خوشبینانه بگوییم ) فریب میدهد ؛ چرا این داور نباید وقت و زمان را هم منظور میداشت و کمی با تامل به داوری می نشست!! شاید اگر این صحنه در نیمه اول بازی بود داور میتوانست با جسارت بیشتری این فریب را بخورد و دردش خوردنی بود. اما در این وقت و لحظات پایانی این صحنه بسیار پیش و پا افتاده که یک کارت زرد بنفع استقلال را به یک شکست تلخ و ناعادلانه تمام کرد...

            آقای فنایی کارشناس و داور متدین و متین و متخصص و مجرب مملکت ما بلافاصله پس از بازی در یک مصاحبه ایی این صحنه را نه تنها پنالتی ندانست بلکه بدلیل اقدام فریبکارانه بازیکن اصفهانی موضوع مثل ما تحلیل کرده و باقی ماجرا

            راستس چرا این همه ورزش در اینجا منحط شده است؟! چرا یک بازیکن که حالا بعنوان نماینده مملکت شهید داده ما در تیم آسیا هم دارد بازی میکند اینهمه باید منحط بشود که با ناجوانمردی خودش را اینجوری در جلوی چشم میلیونها بیننده مستقیم و غیرمستقیم بزمین بزند و داور خام را فریب بدهد و بناحق راضی بشود که خود را باهر تمهیدی پیروز جلوه دهد؟! والله من خجالتم می آید که نام خود را مسلمان بگذاریم و آنوقت در اقدامی مشابه تیم اروپایی که ما و احتمالا همین بازیکن مسلمان! اصفهانی آنها را کافر میدانیم در برابر تیم ایران وقتی دید داور باشتباه پنالتی گرفت توپ را به اوت زد و عمدا جوانمردی و فتوت خویش را که مرام اصلی ورزش است را نشان داد و آنوقت در سرزمین پوریای ولی ما مدعی باشیم که بازیکن ما نوه و نتیجه و از نسل پوریای ولی است ولی اروپایی نیست؟!! توخود انصاف بده. لااقل خیلی دقت کردم که ببینم که آیا در جریان این پنالتی آیا در چهره کسی از بازیکنان خطی از نارضایتی و حمیت و جوانمردی هست که ... متاسفانه آنچه دیدم شادی و نشاط درونی زایدالوصفی بود که باید گفت : این تذهبون؟!! این صحنه ها را برخ فرزندانمان هم می کشند. خدا به آینده ورزش ما رحم کند.

            متاسفانه یک جریانی در ورزش ما باب شده است که تحت عنوان حرفه ای گری ؛ فرهنگ مبتذل غیر بشری را که فریبکاری و شیطنت و ... را در جریان مبارزه حرفه ای گری میدانند و این موضوع متاسفانه از سوی بعضی از گزارشگران سیمای ما هم ناخواسته و ناسنجیده بعضا تبلیغ میشود. کجا میتوان بی عرضه گی یک بازیکن و ناتوانی او در مقابل حریف وقتی که کم می آورد و متوسل به خدعه و نیرنگ میشود را حرفه ای گری نامید؟!! دادن کار زرد بنظر هر انسان شرافتمندی بسیار کم هم هست . حتی کارت قرمز نیز همینطور . در ورزش پاک باید چنین بازیکنان را از ادامه کار کثیفشان محروم کرد و توحالا شاهد آن باشی که نه تنها این کار نمیشود بلکه جایزه و پاداش هم از سوی بعضی از داوران ما هم میگیرند و در ثانیه های آخر یک بازی سرنوشت ساز و نفس گیر ؛ پیروز میدان قلمداد میشوند؟!!!

            اگر مسلمانیم و بخصوص شیعه که کجاست مرام و مسلک شیر حق که شمشیر از پی حق میزد و بنده حق بود نه در بند هوای و خدوی عدو را به صبر و تامل ایستاد و به عدو گفت که من مسلمانم و بامرام ایمانی و از روی خشم نیست که با تو نبرد میکنم بلکه ...! حالا این بازیکن اصفهانی یا هر بازیکن دیگری بخصوص بازیکانان مسلمان شیعه را ما باید الگوی فرزندمان بنمایانیم. حتی اگر واقعا بازیکن حریف او را میزد او بایست روند طبیعی زمین خوردن را داشت نه آنکه با بزرگنمایی و اگراندیسمان کردن بخواهد ناتوانی خود را در شهر و خانه خویش در برابر حریف خویش با خدعه و فریب به جشن شادی بنشیند؟! من اگر بجای این بازیکن بودم خدا میدان که از عذاب وجدان دق میکردم و تا آخر عمر خود را نمی بخشیدم! بفرزندم هم که در حال تماشای بازی بود گفتم که پسر اینها قهرمانان مانیستند اینها عروسکهایی هستند که با اداء و اطور ورزشکارانه   و قرتی بازی میخواهن خود را پیروز و قهرمان کنند و تو نباید فکر کنی اینها قهرمانند و ورزشکار. این گونه از بازیکنان حتی شرف انگشت کوچکه آن بازیکن حتی اروپایی نامسلمان را هم ندارند و تو این را بدان که این ورزشکار نماها هیچوقت کسی نخواهند شد و بجایی هم نمیرسند و خدا نکند که زمین پاک ورزش از این .... ها پر شود. چرا قلم بدستان ما به این ضد ارزشها نمی پردازند؟! چرا عکس بعضی از اینها را در پیراهن و یا داخل آدامس و.... می چسبانند؟ این بازیکن نماها منشاء ایجاد چه ارزش و افتخاری جز خدعه و نیرنگ و حقه بازی و ترویج این عنتربازیها بوده اند؟! کجا این گونه انسان؟! ها آخر الامر الگو شدند و نام و آوازه پر افتخاری حالا برای خود و خانواده خود ( پیشکش باشد افتخار آفرینی برای ملت و مردم ) کسب کرده اند؟!

  داشتم فکر میکردم که این تنها عناد با حق نیست که منشاء بی عدالتی و تبعیض میشود بلکه بی لیاقتی و عدم صلاحیت هم باعث بی عدالتی ها و تبعیض خواهد شد. آیه شریفه ای که میفرماید : ان الله یامرکم ان تودوالامانات الی اهلها . امانات را به اهلش بسپارید؛ پس هر کاری اهل میخواهد . و داوری از اهلیت بیشتری نیز برخوردار است. امانات بعنوان یک شاخص کلی ناظر بر هر مسئولیتی حتی فردی   و اجتماعی نیز میباشد. امانت تنها در تفسیر حقوقی و فقهی آن خلاصه نمیشود. پول و مال و امثالهم تنها از مصادق امانت نیست بلکه دامنه شمول آن در فرهنگ قرآنی بسی پهناورتر است و ناظر به هر مسئولیت فردی و اجتماعی است. اهلیت شرط عادلانه امانت است. تازه در فرهنگ قرآنی این موضوع تنها مورد توصیه نبوده بلکه امر شده است و دستور آنهم از سوی خداوند لایزال و حی و قادر مطلق. او امر فرمود. تنها توصیه اخلاقی نیست. پس کسانی که موضوعی را بعنوان امانت که شرطش با امر خداوند اهلیت لازم است را به یک آدم نااهلی بسپارند فی الواقع امر خداوند را نادیده انگاشتند. نا اهلی را را در صحنه آزمون هم بروشنی میتوان دید. و چه امانتی مهم تر و با ارزش تر و حساستر از داوری و قضاوت در حوزه های مختلف.

            من البته قصد نداشتم در این فراز آخر از سخنانم موضوع را به این بازی مورد اشاره در فوق محدود کنم بلکه قصدم استفاده از این فرصت موضوعی بعمل آمده و فرصت زمانی حاصل شده برای بیان یک موضوع مهمتر بودم که آنهم دو نکته و در واقع دو سوال مهم است که یکی بی عدالتی بر اثر بی صلاحیتی و دومی اهمیت " اهلیت " در سپردن " امانت " در حوزه های مختلف منجمله حوزه ورزش بود.  خواستم از این موضوع تمثیلی پیدا کنم تا که حرف متبادر بذهن را کمی بشکافم و بس و پیشاپیش از تمامی آنهایی که موضوع را کمی تند و تیز یافتند و خاطرشان مکدر شده است پوزش میخواهم و لی قطعا تصدیق میفرمایید که با تعارف و خواهش نمیتوان به نقد ضد ارزشها در حوزه های مختلف جامعه   و اصلاح آنها پرداخت!

ساری/ محمود زارع/1/2/86


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 2 ارديبهشت 1386
جناب آقای زارع از بس که مطالب شما توهین آمیز و فاقد ارزش بود بنده تا آنجا که صحبت از فنایی نموده اید نتوانستم بیشتر ادامه بدهم همانطور که فنایی صحبت کردند شما صحبت کنید ایشان گفتند به نظرم من این صحنه می توانست پنالتی نباشد تازه شما خودت گفتی من فوتبال بلدم کارشناس داوری که نیستید !!!! ضمنا من می فکر می اگر آقای افشاریان این مطلب را بخوانند حق شکایت از شما برای او باقی است. تند نرو اشتباه داور یهم جزء بازی است قرار نیست پشت گود بنشینی و... آقای فنایی نظرش را داد ممکن است نظر ایشان صحیح نباشد من هم با 40 سال سن و با بازی در تیم های فوتبال فکر می کنم این خطا محرز بوده است البته ممکن است فکر من درست نباشد. آقای زارع ای کاش این خوزه بلات را نمی نوشتی!!!!!
نا شناس 2 ارديبهشت 1386
ببري مال مسلمان و چو مالت ببرند دادو فرياد برآري كه مسلماني نيست
زارع هم مي تواند خطا كند و داوران اينترنتي هم حق دارند به ايشان كارت زرد يا قرمز بدهند. گاهي هم ممكن است جريمه خطايي كه مي كند پنالتي هم باشد. چند سال است كه استقلال تعداد زيادي از امتيازات خود را در دقايق نود به بعد مي گيرد ولي اينبار همان دقيقه نود به بعد دامن خود او را نيز گرفت. به عنوان يك قضاوت آنهم از نوع بي طرف عرض مي كنم حق سپاهان برد بود و استقلال فقط مي خواست يك امتياز از اين بازي داشته باشد و تقريباً موقعيت قابلي را به دست نياورده بود. دو صحنه پنالتي حتمي وجود داشت كه داور نگرفت ولي كسي چيزي نمي گويد و به حساب طرفداري از استقلال نمي گذارد ولي يك صحنه كه به نظر آقاي فنايي پنالتي نبود ولي به نظر من حتماً پنالتي بود و پاي بازيكن استقلال به صورت ستون قرار داده شده و مانع حركت بازيكن سپاهان شده بود را اينگونه بي طرفانه چماق كرديد. البته عيبي ندارد بالاخره شما هم حق داريد عقيده و نظر خود را راجع به اين صحنه بگوئيد. ولي نكته اينجاست كه ما به عنوان افراد بي طرف حق اهانت به داور با شخصيت و مودبي مانند آقاي افشاريان كه از نوادر داوري به لحاظ اخلاق و قضاوت بي طرفانه مي باشند و صد البته با اشتباهات مرسوم در داوري را نداريم. شايد اگر اهانت نمي شد ضرورتي به نوشتن نمي ديدم و حمل بر وجود حق طبيعي بر اظهار نظر مي كردم. هيچ عاملي انسان را مجاز به اهانت نمي كند. تعبير بي عدالتي در صورتي كه عمد باشد ممكن است صحيح باشد ولي از كجا اين يقين حاصل شد كه داور داراي تعمد بود و در حاليكه در موقعيت بسيار مناسبي براي ديدن صحنه قرار داشت و از زاويه ديد عالي براي آن نيز برخوردار بود اين صحنه را پنالتي تشخيص داد. البته اين رسم هر مربي است كه پس از بازي به داوري بد و بيراه بگويند و او را ضعيف تلقي كنند ولي واقعيت اين است كه اقاي افشاريان جزء 5 داور اول كشور ما است و صد البته شايسته حمايت. براي استقلال هم كه حالا فرصت براي رسيدن به مقصود وجود دارد و شايعاتي كه اين روزها از طريق صدا و سيما دامن زده مي شود كه رئيس فلان قسمت از فوتبال حرف مشكوكي زده كه مويد حرف دايي است كه مي خواهند استقلال را قهرمان بكنند. شايد نيرزد كه قلم نازنين را به اين مسائل و اينگونه قضاوت ها آلوده كنيم و بايد شجاعانه از اشتباهات خود به درگاه خداوند و صاحب حق عذر خواهي نمائيم تا بي انصافي در قضاوت براي ما عادت نشود. البته حق استقلال است كه مردانه يا ناجوانمردانه كه ذات ورزش امروز شده است و گريزي هم از آن نيست و از عده اي جوان كه جز پول چيزي را نمي فهمند توقع جوانمردي داشتن غريب است، به فكر قهرماني باشد. اگر دادگاه ايتاليا بود امروز استقلال ممكن است تيم يوونتوس ايران بوده باشد و پرسپوليس هم تيم آث ميلان. بالاخره بقيه تيمها هم حق حيات دارند و بايد از آنها هم دفاع كرد. خادمان ورزش را له نكنيد و پول پرستي در ورزش را تبليغ و تشويق ننمائيد. چرا بايد فدراسيون 550 ميليون تومان از پول اين ملت را به استقلال بدهد و 150 ميليون توما را به پرسپوليس. اين تيم ها چه فايده اي براي ملت دارند. چرا بايد كارخانجات دولتي كه از قبل گرانفروشي كالاهاي خود به ملت درآمد اضافي كسب مي كنند رقم هاي نجومي به بازيكناني كه به اندازه يك هزارم اين رقم ها ارزش ندارند بپردازند و از بازيكنان دست چندم خارجي نيز استفاده نمايند تا مثلاً ما هم به خودمان بباليم كه در ليگ برتر فلان تعداد بازيكن خارجي داريم و از مربيان خارجي سود مي جوئيم و فلان قدر خرج باشگاههايمان مي كنيم و ... تازه بسياري از دولتمردان براي اينكه از پرستيژ نيفتند با دست در جيب ملت كردن بذل و بخشش هاي بيكران به اين ورزشكار و آن ورزشكار مي كنند كه مثلاً براي مملكت افتخار مي آفرينند. حداكثر افتخار هم اين است كه در فلان بازي آسيايي يا جهاني صاحب مدال شده است. اين ها براي ملت نام و نان نمي شود و گرفتاري هاي آن را حل نمي كند. اگر بخواهم بر اين مسئله استدلال بكنم كار به درازا خواهد كشيد و جواب طمعكاري هاي خيلي ها را بايد بدهم و حسابي عليه من جو سازي خواهد شد كه مثلاً فكر امل و قرون وسطايي دارم و افكار جوانان و ورزشكاران را درك نمي كنم و يا از درك آن ها عاجز هستم و هزار بد وبيراه ديگر. برادرم جناب زارع عزيز بگذار متعصبان با تعصب خود هر قضاوتي را مي خواهند داشته باشند و شماي بي تعصب كاسه داغ تر از آش استقلالي هاي عزيز و محترم نشو و از قلم زيبا و متين خود براي اهانت استفاده نفرما كه البته اينجانب اعتقاد دارد شما اصلاً به فكر اهانت به داور گرامي نبوديد.
مصطفی نصیری 3 ارديبهشت 1386
مطلب آقای زارع گرچه تند و تیز بود و در بعضی جاها هم بوی نیش و کنایه میداد ولی اصل موضوعاتی را که ایشان بدان پرداخته اند خوب و بجا بوده است. ضمنا این آقا که تهدید به شکایت و ... کرده اند بهتر است از این حربه ها استفاده نکنند اگر جواب منطقی دارند بدهند ضمنا چطور مقاله را تمام نخوانده نظر میدهند . از طرفی آقای زارع نصف مطلب را به نقل قول از یکی از دوستان خود نوشته اند شاید خودشان با نگاه تاییدی نوشته اند اما باید با دقت بیشتر ی مطلب را بخوانید. همچنین املای آقا " خزعبلات " را غلط نوشته اند و این واژه هم حرف بدی و تو هین آمیز است که نوسنده نظر که توصیه به ادب می کنند بهتر بود خود نیز مراعات ادب را میکردند.
خلاصه آنکه ما عادت کرده ایم که هندوانه زیر بغل همدیگر بدهیم و تعارف تیکه پاره کنیم رک گویی و صاف و پوسکنده صحبت کردن را نمی پسندیم. به اصل نوشته هم دقت لازم را نکردیم آقای زارع فقط نظراتشان را در بخش دوم مطالبشان نوشته اند که حاکی از رنجش ایشان از ضد ارزشهایی بوده که در ورزش ما حاکم است. بهر حال من به آقای زارع بدهکار نبودم که این مطالب را نوشتم اما ایشان را می شناسم و به قلم ایشان اعتقاد دارم و تعجب کردم که چطور یکدفعه درباره ورزش نوشتند چون ایشان اهل نوشتن در مسائل مختلف اجتماعی اقتصادی و... بودند
مصطفی نصیری
حمیدیان از قائمشهر 3 ارديبهشت 1386
از آقای زارع بدلیل نوشتن این مقاله روشنگرانه متشکریم. ما در مازندران کمتر قلمی در ارتباط با موضوعات قابل توجه نسل جوان داشتیم و حالا شاید کمی تندی ها هم بشود ولی این یک اقدام ممبارکی است که بجای چرندگویی و تهدید نویسنده بهتر است که از نویسندگان مازندرانی حمایت شود
حمیدیان از قائمشهر
نا شناس 3 ارديبهشت 1386
سلام دوست عزیز
خیلی جالب بود حرفهایی را که اینجانب دقیقا می خواستم در یاداشت اول بنویسم ولی در ساعت اداری بامهارت تایپ دوانگشتی نمی شود انجام داد؛ بخصوص آن قسمت که به دست مزد بازیکنان و مربیان پرداختی و بذل و بخشش آقایان از کیسه بیت المال و تیمهای صنعتی.
دستمریزاد
نا شناس 4 ارديبهشت 1386
اقای حمیدیان بازهم که ترمز بریده ای کجای حرفهای آقای زارع در ارتباط با جوانان مازندارن بود؟ چه کسی آقای زارع را تهدید کرد؟ فقط به ایشان توصیه شد در زمینه ای که تخصص ندارد وارد نشود . اگر هم ایشان دقدقه عدالت دارند که بسی جای خوشحالی است حداقل جایش اینجاو با این تیتر و متن نبود . از مدیریت سایت شمال نیوز نیز باید تشکر نمود که این امکان را فراهم کرد تا ما بتوانیم از این طریق در نقاط مختلف کشور و دنیا با هم گفتگو کنیم و بتوانیم تمرین شنیدن انتقادات در عرصه وسیع زندگی داشته باشیم. البته شاید بازهم می گویم ساید اقتضای سن شما ایجاب می کند که این طوری تند باشید چون من ازشهری حدود 600 تا700 کیلومتر آن طرفتر از قائم شهر با شما و آقای زارع سخن می گویم ویا نویسنده یاداشت دوم نیز ممکن اصلا در این نباشد دوست عزیز
موفق باشید و بهروز
mansori 4 ارديبهشت 1386
آقای زارع سلام شما هم استقلالی هستی ای بابا دست مریزاد
نا شناس 4 ارديبهشت 1386
جناب آقای نصیری سلام
1_. اولا از تذکر اخلاقی وشایسته شما کمال تشکر را دارم و خودم بلا فاصله بعد از ارسال یاداشت( حالا می خواهید باورکنید یا نه مهم نیست) سخت پشیمان شدم ولی دیگر کار از کار گذشته بود. من هم انسانم و شیرخام خورده،
2_. من تا الان املا این کلمه مذمومه را ندیده بودم و فقط می شنیدم.میگویند املا ننوشته غلط ندارد. شما می توانستی طور دیگر این غلط املایی را تذکر دهید،
3_. ببنید یاد آوری یک نکته حقوقی تهدید نیست ضمن اینکه بنده سخنگو آقای افشاریان نیستم اصلا هیچ ارتباطی با ایشان ندارم تا چه رسد به قول شما بدهکار ایشان باشم به هرکی که اعتقاد دارید بنده قصد تهدید نداشتم، ولی بقول آن ضربه المثل اول یک سوزن.... انصاف چیز بدی نیست. درضمن من آقای زارع را درحد خواندن این مطلبش می شناسم و بس،
4_. اما و اما بعد از نوشته شما مجبور شدم مطلب آقای زارع عزیز را تا آخر بخوانم فکر کردم راستی مطلب به سرانجام خوبی منتهی می شود! جناب آقای نصیری به خواسته شما عمل می کنم و رک و صاف می گویم کاش نمی خواندم؛ چرا؟ متاسفانه در اولین پاراگرافی که بنده مطلب را رها کردم، ببنید این کلمات وجود دارد(ناجوانمردی، جلوی کلمه مسلمان علامت تعجب، داورخام و در یک پاراگراف دیگر ( خدعه،نیرنگ، عروسک نما و عنتربازیها)
5_. در بحث سپردن امانت به اهلش من هم با توجه به آیه ی مبارکه ای که ایشان به آن استناد فرمودند به ایشان توصیه می کنم ای کاش می گذاشتند این کار را ا هلش می کردند.
6_. نیازی نبود برای بیان اینکه یک سری ناهنجاریهای رفتاری و اخلاقی در ورزش ما بخصوص در فوتبال و در تیمهای مثل پرسپولیس و استقلال؛ آره آره آره و صد البته در استقلال و پرسپولیس بیشتر از دیگر تیمهای کشور وجود دارد و در آن آدمهایی بازی می کنند و تبدیل به مردان بزرگی شده اند که هنوز بزرگ نشده اند، این همه جفا در حق یک نفر انجام شود.
حالا یک سئوال ؟ راستی شما از کدام بخش یاداشت آقای زارع دفاع می کنید از این بخش (راستس چرا این همه ورزش در اینجا منحط شده است؟! چرا یک بازیکن که حالا بعنوان نماینده مملکت شهید داده ما در تیم آسیا هم دارد بازی میکند اینهمه باید منحط بشود که با ناجوانمردی خودش را اینجوری در جلوی چشم میلیونها بیننده مستقیم و غیرمستقیم بزمین بزند و داور خام را فریب بدهد و بناحق راضی بشود که خود را باهر تمهیدی پیروز جلوه دهد؟! والله من خجالتم می آید که نام خود را مسلمان بگذاریم و آنوقت در اقدامی مشابه تیم اروپایی که ما و احتمالا همین بازیکن مسلمان! اصفهانی آنها را کافر میدانیم در برابر تیم ایران وقتی دید داور باشتباه پنالتی گرفت توپ را به اوت زد و عمدا جوانمردی و فتوت خویش را که مرام اصلی ورزش است را نشان داد و آنوقت در سرزمین پوریای ولی ما مدعی باشیم که بازیکن ما نوه و نتیجه و از نسل پوریای ولی است ولی اروپایی نیست) ویا از این بخش (متاسفانه یک جریانی در ورزش ما باب شده است که تحت عنوان حرفه ای گری ؛ فرهنگ مبتذل غیر بشری را که فریبکاری و شیطنت و ... را در جریان مبارزه حرفه ای گری میدانند و این موضوع متاسفانه از سوی بعضی از گزارشگران سیمای ما هم ناخواسته و ناسنجیده بعضا تبلیغ میشود. کجا میتوان بی عرضه گی یک بازیکن و ناتوانی او در مقابل حریف وقتی که کم می آورد و متوسل به خدعه و نیرنگ میشود را حرفه ای گری نامید؟!! دادن کار زرد بنظر هر انسان شرافتمندی بسیار کم هم هست . حتی کارت قرمز نیز همینطور . در ورزش پاک باید چنین بازیکنان را از ادامه کار کثیفشان محروم کرد و توحالا شاهد آن باشی که نه تنها این کار نمیشود بلکه جایزه و پاداش هم از سوی بعضی از داوران ما هم میگیرند و در ثانیه های آخر یک بازی سرنوشت ساز و نفس گیر ؛ پیروز میدان قلمداد میشوند؟!!!)
این مطلب را می شد در یک یاداشت اجتماعی نیز نوشت.برای یک دستمال... به آتش نمی کشند دوست عزیز .
اما در پایاندر پاسخ به سئوال شما که پرسیده اید چطور با خواندن بخشی از مطالب قضاوت کردم می گن سالی که نیکو است از بهارش پیداست من مطلب دیگری از آقای زارع در سایت آزاد منش شمال نیوز ندیده بودم. خوب شد نخوانده بودم چرا جز یک پاراگراف که ظاهرا و همانطوریکه آقای زارع نیز در انتهای یاداشت نوشتند، هدف ایشان بود بازهم جز توهین ، افترا، قضاوت جانب دارانه جفا در حق یک مسلمان چیز جدیدی نبود. در پایان یاد آوری می کنم شاید مویسر آقای افشاریان از گفتگو شنود ما خبر نداشته باشد و ماها داریم سر بی صاحب می تراشیم. آقای نصیری و آقای زارع ما را بخشید.


نا شناس 5 ارديبهشت 1386
جناب آقای رمدانی
سلام و خدا قوت
لطفا ترتیبی اتخاذ نمائید آخرین نظر ارسال شده قبل از نظرات قبلی درج شود نه در انتهای نظرات ارسالی (ضمنا اگر اتا کمه حرفه ای تر عمل هکنی بطتر هسه) مه امیله دارنی اگر خوانی جواب هدی مه امیل با ah شروع بونه.
باتشکر از اینکه امکان تبادل نظر را برای هم اسانیها در نقاط مختلف دنیا فراهم نمودید.
بیننده دائم سایت آزاد منش شمال نیوز
از ایالت واتیکان
محمدرضا خلردی 15 ارديبهشت 1386
سلام
من اعتقادم این است که هر کس که حقی را ناحق کند و عرضه داوری را نداشته باشد ؛ حقش هست که با او برخورد شود . در داوری موضوع را نباید سهل گرفت. آقای فنایی هم که بعنوان پیشکسوت داوری این پنالتی را غلط و ناحق دانستند. حالا یک بنده خدایی چندتا واژه را بکار گرفت و مطلبی را به این بهانه نوشت که دیگر اینهمه معلم اخلاق پیدا میشود و این حضرت آقای آزادمنش شده معلم اخلاق بابا اصل مسئله چیز دیگری است.
کاش این آقای نویسنده هم توضیحاتی تکمیلی را میداد و نظر نهایدش را اعلام میکرد
ضمنا اگر آقای آزاد منش خود را جایز الخطا میداند این حق را بدیگری از جمله نویسنده هم بدهد و با این ملاحظه نظر دهد
من از تبادل نظر و اعلام آزادانه نظر حمایت میکنم. شاید در بادی این کار تندرویهایی صورت بگیرد و احتمالا بقول بعضیها توهینی اما اصل مسئله خوب است و تازه نیت نویسنده هم برای اینکه بفهمیم که ایشان واقعا بد نوشت یا خوب مهم است
من از فحوای کلام آقای زارع چیز دیگری را درک کردم و آن اینکه ایشان نفرت خویش را از ناداوریها بیان کردند و ...
محمدرضا خلردی
نا شناس 16 ارديبهشت 1386
جناب آقای خلردی کسی ادعای معلم اخلاق بودن ندارد از آنجا که از نوشته شما بر می ظاهرا باید آدم کم حوصله ای باشی با این روحیه و ادبیات نمی شود گفتگو نمود .ضمنا از آنجا که کمتر سایتی پیدا می شود اینگونه نظرات خوانندگان خود را منعکس نماید گفتم سایت آزاد منش شمال نیوز از کجا معلوم بنده آزادمنش باشم ببین دوست عزیز قلم یکی از چیزیهایست قرآن به آن قسم یاد کرده است. نون والقلم و ما... هر وقت خواستی مطلبی را در انظار جهانیان قرار دهی(سایتها را درتمام می توانند بخوانند) اگر در حالت عصبیت هستید اولا اینکار را نکیند چرا که عرصه مطبوعات جای تکه پرانی نیست در نهایت اگر اصرار به نوشتن دارید بعد از وقفه اقدام به اینکار بنمائید قطعا می توانید قشنگتر بنویسید.( بازهم که معلم اخلاق شدم نه؟) من هم این را به حساب اینکه دربادی نقد و انتقادات و گفتگو ممکن است جسارتی نیز صورت گیرد می گذارم اگر غیر از این بود ( به وجدان خودت رجوع کن) یک عذر خواهی بدهکاری
نا شناس 23 ارديبهشت 1386
تعجب میکنم بحث آقای زارع یک بحث سنگین و مهمی بوده است که من هنوز در حوزه ورزش تاکنون مشابشه اش را ندیدم. ارزش مطالب مهمش آنقدری هست که مثل ... تنها آن قسمت که باصطلاح تند بیان شده است را نادیده بگیریم. تازه آنچه که من از نظرات مخالفین و موافقین فهمیدم و بخصوص بحث نخست آقای زارع ایشان آن قسمتی را که آن برادر مخالف توهین فرض کرده تنها به نقل و قول پرداخته است. اصل نظر نویسنده در بخش دوم نوشته اش میباشد که بسیار اهمیت هم دارد و شایسته هست که تشویق نماییم تا باب این گونه مسائل در ورزش باز شود. ضمنا نظر آن برادری که اسمش را ننوشته و با جمله ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند... شروع کرده بسیار نظر متینی بوده است و لازم است که اگر نقدی هم در این ادبیات خلاصه شود.
نا شناس 27 ارديبهشت 1386
احسنت از موافقین و مخالفین متشکرم که این بحث را باز کرده اند باید دراین باره بحث بیستری شود
Jamal -e - Mohammadiyan ... from sari 28 ارديبهشت 1386
Aga shoma ra be khoda Az Maghalate M.R ZARE Bishtar Dar Site Estefade Konid

Jamal -e - Mohammadiyan ... from sari
محمد حسنی از نکا 2 خرداد 1386
این آخرین پاراگراف مقاله حرف ما هم هست. بقیه اش را من چیزی نفهمیدم
".... من البته قصد نداشتم در این فراز آخر از سخنانم موضوع را به این بازی مورد اشاره در فوق محدود کنم بلکه قصدم استفاده از این فرصت موضوعی بعمل آمده و فرصت زمانی حاصل شده برای بیان یک موضوع مهمتر بودم که آنهم دو نکته و در واقع دو سوال مهم است که یکی بی عدالتی بر اثر بی صلاحیتی و دومی اهمیت " اهلیت " در سپردن " امانت " در حوزه های مختلف منجمله حوزه ورزش بود. خواستم از این موضوع تمثیلی پیدا کنم تا که حرف متبادر بذهن را کمی بشکافم و بس و پیشاپیش از تمامی آنهایی که موضوع را کمی تند و تیز یافتند و خاطرشان مکدر شده است پوزش میخواهم و لی قطعا تصدیق میفرمایید که با تعارف و خواهش نمیتوان به نقد ضد ارزشها در حوزه های مختلف جامعه و اصلاح آنها پرداخت! ..."
محمد حسنی از نکا
نا شناس 19 خرداد 1386
اگر یک مطلب در زمینه های دیگر در روزنامه و سایت بیان گردد آیا اینهمه مراجعه کننده خواهد داشت؟ پس فرهنگیان و ژورنالیستها توجه کنند که بموضوعات مورد علاقه جوانان توجه بیشتری شود ولی جهت دار نه همینجوری کیلویی

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.499 seconds.